جایی برای اینکه خودم باشم

۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

به اندازه کافی

نمیدونم این حسِ به اندازه ی کافی خوب نبودن رو فقط من دارم یا بقیه هم دچارش هستند، هرچی هست خیلی عذاب آوره

به اندازه کافی خوب نیستم که در جمع حرف بزنم

به اندازه کافی خوب نیستم که در مهمونی ها شرکت کنم(خداروشکر که مهمونی ای دیگه در کار نیست!)

به اندازه کافی برای نمره ای ک گرفتم خوب نیستم( حتما شانسی اتفاق افتاده!)

به اندازه کافی خوب نیستم که این لباس رو بپوشم

به اندازه کافی خوب نیستم که با آدم های مختلف ارتباط بگیرم

به اندازه کافی خوب نیستم که عکس خودم رو برای پروفایلم بذارم!

به اندازه کافی خوب نیستم که از عکس دسته جمعی فرار نکنم! مگر اینکه جمعیت خیلی زیاد باشه و چهره ها معلوم نشه!

به اندازه کافی خوب نیستم که..

همه ی اینها، مدت زیادیه ک تلاش میکنم برای رفع این مشکل، پیشرفتم این بوده ک پذیرفتم این هستم و خودم رو دوست دارم و وانمود کنم که برام مهم نیست ک دیگران دوستم دارن یا نه! اما ته ته وجودم برام مهمه، اگر مهم نبود ک نمیگفتم به اندازه کافی خوب نیستم تا توی جمع باشم! حتا وقتی اینجا حرف میزنم میگم به اندازه کافی خوب نیستم که حرفی بزنم، دیگه حالت مریضی پیدا کرده این وسواس و نمیدونم باید چیکار کنم 

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
dreamer :)

زوج

از اسفند تا حالا، 4 تا زوج از دانشکده ازونایی ک من میشناختم باهم ازدواج کردن! از 4 تا زوج 3 تاشون هم کلاسی ان باهم .و بازم از 4 تا زوج 3 تاشون از ترم اول یا دوم با هم بودن

خلاصه اینکه یادم بشه هر ترمک جدیدی ک دیدم بهش بگم این حرفا ک"ترم اول عاشق نشو یا اگه عاشق شدی عاشق هم کلاسیت نشو" رو گوش نده😂 مارو با همین حرفا گول زدن 

البته بین خودمون باشه اگه گول خوردیمم استثنائا چیز مهمی از دست ندادیم😂 ولی خب شما بازم گول نخور😂

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
dreamer :)

خودم

داستان چیه ک ادمیزاد از فرط ناامیدی تا سه نصفه شب گریه میکنه بعد فردا صبحش پا میشه و شاد و شنگول برای آینده اش خیال میبافه و آرزو میکنه؟

به قولی ادم مودی ای هستم. و دلم میخواد امشب که (برخلاف چند شب پیش) خودم رو دوست دارم، اینجا یادداشت کنم تا یادم بمونه هست لحظه هایی ک این چهره ی بی روح و ابروهای کج و بینی درشت و موهای کم پشت رو دوست دارم، این مغز بهانه گرد بداخلاق مودی رو دوست دارم، همه ی چیزهایی ک باعث شد بقیه دوستم نداشته باشن رو دوست دارم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
dreamer :)

شوریدگی

خدایا میشه راه درستو نشون بدی؟ میشه قلبم اروم بگیره؟ میشه بهم بگی چرا؟ میشه ی کاریش کنی ک هی هرچند وقت ی بار شبا یواشکی گریه نکنم؟ خدایا پشتم بودی اما ب نظرت اینا میتونن جبرانش کنن؟ به چ ارزشی نشد؟ اشتباه بود؟ دلم شکسته، کاش بیدار میشدم میدیدم همش خوابه، یه خواب بد ک تموم شده. خدایا من تو اون شرایط تونستم خوب بمونم، یه ذره آرامش حقم نبود؟ تا کی؟ من واقعا فکر نمیکنم توان ادامه دادانشو داشته باشم، انگیزه ای ندارم جز اینکه بدونم چرا؟چرا؟چرا؟ 

موافقین ۰ مخالفین ۰
dreamer :)