1. رفتم مدرسه پرونده امو بگیرم یه دختره ای هم اومده بود واسه پرونده اش..چی قبول شده بود؟ فرانسه ^_^ لعنتی خیلی رویاییه
2. معاونمون منو دید گفت: عه چرا فلان جا قبول نشدی؟ منم گفتم: نمدونم والا..برا خودمم سواله.جواب داد: لابد قسمتت بوده
3. رفتم دفتر پیشخوان ب خانومه آدرس دانشگاهو گفتم برگه رو ک بهم داد دیدم اشتباس..بهش گفتم خانوم بلوک30 نیست بلوک Cعه..با من دعوا میکنه ک چرا نگفتی منم یهو ناخودآگاه چشام پر اشک شد :| بعد گفت ناراحتی نداره که موقع ارسال با خودکار درستش میکنم:|
4. فاصله ی خوابگاه تا دانشگاه نیم ساعته بعد فاصله ی خونه تا دانشگاه یک و نیم ساعت..الان رواست من خوابگاه بگیرم؟! ولی خب ب دلیل بدی جاده،خوابگاه میگیرم
5. پیام داده بهم میگه وااای نمدونی چ قصری بود اونجا!! لبخند میزنم ،خوشحالم ک خوشحاله و دیگه غصه نمیخوره..میگه هفته ی بعد شنبه کلاس دارم میخندم میگم ترمک بازی درنیاری پاشی بری..به قول خودش دختره ی جوج ترم!
6. آقای رقیب پاشده رفته ثبت نام بعد دیده اونجا یکی سهمیه داره..پاشده اومده عصبانی میگه من نمیرم..من با سهمیه ای ها هم کلاس نمیشم:دی
7. من هم چنان دارم سعی میکنم آدم شم اما واقعا غمگینم..این پست چقدر دانشگاه طوره