ی حال بدی دارم...نمیخوام ناشکری کنم اما از دست خودم خسته ام از کش دادن آرزوها و عوض کردنشون خسته ام

میدونم شاید تا آخر عمرم حسرتشو بخورم..حسرت اینکه میتونستم اما تسلیم شدم..چاره ای ندارم انگار جز تسلیم شدن..

خدای مهربونم 

 همه رو ب چیزی برسون ک باهاش احساس خوشبختی کنن..میدونی ک من چجور خوشحالم؟ نیاز دارم ب توجه دوباره ات..