جایی برای اینکه خودم باشم

Time

تجربه همیشه بهم نشون داده که زمان ک بگذره خیلی چیزا حل میشه. خیلی چیزا اهمیتشونو از دست میدن و دیگه یه ذره هم ذهنت رو مشغول نمیکنن. الانم همینه. بجای اینکه بخاطر یه موضوعی بال و پر بزنم و نگران باشم و  عصبانی بشم و فکر کنم و سعی کنم هی ب خودم بگم آدم باش، عاقل باش.. بجای اینا بزارم وقت بگذره و آدما چهره ی واقعیشونو بهم نشون بدن. بزارم دوره ی درمانش تموم بشه و به طبقه ی خاطرات منتقل بشه و خلاص:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
dreamer :)

آهنگ قدیمی

پیداش کردم. همونی که تو روزای دلگیر سال 96 گوش میدادم و سعی میکردم خوب باشم. سعی میکردم لحظه به لحظه ی این آهنگ بیکلامو تو ذهنم حفظ کنم و زندگی خودمو،آینده ی خودمو تصور کنم.

بهش گوش دادم و یاد این افتاد که چقدر قوی بودم.

اون روز وقتی یهو جلو روم ظاهر شد و دیدمش یهو اشک تو چشام جمع شد، انگار یادم انداخت یادم رفته قوی بودنو. اون شب وقتی کنار ذ نشسته بودم و هندزفریشو تو گوشم گذاشته بود رفتنشو تماشا کردم و گفتم این آخرین باریه ک ب خودت اجازه میدی اینجوری باشی. از لحظه ای که چشمت سایه شو تو امتداد درختا گم کرد دیگه حق نداری این آدمی باشی که هستی.

آهنگو دوباره گوش بده. یادت بیار پاییز 96 رو ک قوی بودی. یادت بیار پاییز 97 رو ک قوی تر بودی و حالا بدون که تو میتونی تو یه لحظه از چیزایی ک آزارت میده جدا بشی و هندزفریتو بذاری توی گوشت و به اون آهنگ گوش بدی و گذشته و آیندتو تصور کنی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
dreamer :)

آنفولانزا

اولش فکر کردم سرماخوردگیه، سرفه میکردم بعد بدن درد و سردرد و تب و لرز و هذیون بهش اضافه شد. تمام مدت خوابم میبرد و ننیتونستم پاشم، رفتم دکتر و دوتا آمپول خوردم. حالا حالم بهتره اما دوروزه بخاطر سوزش معده هیچی نتونستم بخورم.مثلا امروز صبحانه یه ذره نون خالی خوردم ناهارم یه آبمیوه!شبم اومدم خونه تا شروع کردم ب سوپ خوردن معدم درد گرفت.وسط این هاگیرواگیر امتحان حذفی 6 نمره ای ام دادم:)

جدا دلم برا غذا خوردن تنگ شده

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
dreamer :)

Brothers

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
dreamer :)

پاییز

نمیدونم چندبار این جمله رو گفتم که" از پاییز بدم میاد" ولی واقعابدم میاد

روزایی ک ابری میشه حالم بد میشه. خورشید ک نیست دلم میگیره. یادمه از دوم راهنمایی هرسال پاییز که میشد حالم بد میشد. شاید تو بعضی ازین سالا میشد اسمشو بذارم افسردگی فصلی.

الان دوباره حالم خوب نیست. مخصوصا این چند روز ک نرفتم دانشگاه و سرگرمی قشنگم ک نگاه کردن حرکات آدمای تو خیابون از شیشه ی اتوبوسه رو نداشتم

حالم خوب نیست اما نه ب اندازه پارسال و خب این خودش خوبه!

نمیتونم درس بخونم و فیلمای غمناک نگاه میکنم و هی قلبم ی جوری میشه

نمیدونم این پاییزای بد شکل قراره کی دست از سرم بردارن 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
dreamer :)

سین سین

بعضی ادما رو الکی بزرگ میکنم، الکی برام مهم میشن. مثل دیروز که آدمی ک براش احترام قائل بودم بد باهام حرف زد. مثل چند دفعه ی قبل ک بد حرف زده بود و مهم به چشمم نیومده بود. تازه فهمیدم اون احترامی ک براش قائل بودم رو بقیه حق دارن براش قائل باشن اما من نباید این احترامو بهش بزارم چون متقابل نیست! اول نسبت ب خودم متنفر شدم بعد نسبت ب اون. حتی دلم شکست از این طرز برخورد. اما الان میگم به انگشت کوچیک پامم نیست:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
dreamer :)

رویا

ازت میخوام خدایا امشب یه خواب خوشگل ببینم

ازون خوابا ک با یادآوریش تا یک روز شارژم

ازون خوابا ک تو داستانش ب یکی از آرزوهام رسیدم:)

موافقین ۱ مخالفین ۰
dreamer :)

مرگ

برای تولد یکی از بچه ها قرار شد بریم پارک. بقیه زودتر رفتن و من و الف هم رفتیم کیک بخریم. کیکو خریدیم و سوار تاکسی شدیم ک الف گفت بزار یکم جلوتر وایستیم یکم هله هوله بگیریم. من با اینکه حوصله نداشتم گفتم باشه. رفتیم فروشگاه و خرید کردیم و اشتیم از خیابون رد میشدیم ک برسیم پارک. گوشیمو دراوردم ک ب شین زنگ بزنم بگم کجایی بیایم همونجا ک یهو ی پرلید سفیدو تو فاصله ی 10 سانتی متری خودم دیدم ک با سرعت رد شد. از ترس جیغ کشیدم و ماشینه هم یکم جلوتر نگه داشت ک ببینه بلایی سر کسی اومده یا نه ولی پیاده نشد و رفت.روسریم باز شده بود و دستام میلرزدید. الف میگف چیزیت شد؟ گفتم ن...اما واقعا ترسیدم.... اصن زمان خوبی برا مردن نبود امادگیشو نداشتمD:

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
dreamer :)

رانندگی

امروز رفتم امتحان رانندگی، آیین نامه رو هفته ی پیش دادم و این هفته اولین بارم بود ک میخواستم امتحان توشهری بدم

4 نفر اول اسممو خوند. سوار شدیم. اولی فورا رد شد دومی هم فورا رد شد سومی دوستم بود ک با هم کلاسای آموزشیو میرفتیم..خوب رفت اما وقتی میخاست دور دوفرمونه بره خاموش کرد و رد شد. با این همه خیلی افسر خدش اخلاقی بود و اصلا دعوا نمیکرد برخلاف انتظارم!

من نشستم، یه دو سه تا سوتی دادم اما خیلی نرم و با اعتماد ب نفس میرفتم😂 یهو گفت نگه دار کنار کافیه. با خودم گفتم بیا تو ام رد شدی یهو دیدم نوشت قبول😂 گفت شما خوب بودی، پروندت دست من میمونه قبولی

خلاصه اینکه الکی الکی گواهینامه گرفتم😂

دوبل نخواست ازمون😑 فک کنم چون سر صب بود هیچ ماشینی اونجا نبود ک بخوام دوبل کنم😁 البته من دوبلو بهتر از چیزای دیگه رانندگی بلد بودم😂

#افسر مهربون😂❤

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
dreamer :)

حالم چو دلیری است ک از بخت بد خویش/ در لشکر دشمن پسری داشته باشد

 

دلم میخاد یکیو داشته باشم که تو بغلش زار بزنم و اون نپرسه چی شده و فقط بزاره گریه کنم

چند ساله اینجوری ام..ی لحظه خوب خوب و ی لحظه بد بد..کی تموم میشه؟

پاییز و زمستون ک میاد بدتر میشم. تاریکی حالمو بدتر میکنه..کاش تموم نمیشد این 6 ماهه ی اول سال کاش تموم نمیشد

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
dreamer :)