تو کلاسمون فردی وجود داره که من اینجا بهش میگم"نون"..فوق العاده بی ادبه و به نظر من افسرده هم هست و این باعث میشه کار براش سخت تر بشه

خلاصه از آزمایشگاه فیزیولوژی شروع کنیم.خب برای آزمایشگاه به سه تا گروه تقسیم شده بودیم ک ما گروه اول بودیم و ساعت 8 باید تو آزمایشگاه میبودیم. ازونجایی ک جلسه اول بود من نمیدونستم کیا تو گروه اولن. استاد شروع کرد به حضور غیاب و پسرا گفتن ایکس غایبه.من گفتم شاید تو گروهای بعدیه.(دقت کنین فقط همینو گفتم!) در همون لحظه نون برگشت با عصبانیت بهم گفت: تو کار خودتو بکن!!!عصبانی شدم اما هیچی نگفتم. بعد توضیحات استاد،کارشماس آزمایشگاه اومد و بچه ها ی سوالی پرسیدن و کارشناس ی چیزی گفت و منم نظر دادم..کافی بود دهن من باز بشه برا حرف زدن، قبل تموم شدن جمله ام آقای نون ی چیزی میپروند. بازم چیزی نگفتم....رسیدیم ب ساختن نمونه. لام تو دستم بود ک از اونور میز داد زد لامت خیس شد نمونه ات خرابه. میخواستم بگم تو کار خودتو بکن اما به خودم گفتم اون بیشعوره تو بیشعور نباش!:دی

همون موقع دستم خورد به لاملا و ریختن رو زمین باز ی چیزی پروند دوتا از بچه ها جوابشو دادن. همونجور که خم میشدم گفتم چه بی ادبه شورشو درآوروه دیگه. اما به جای اینکه خودش بشنوه "شین" شنید. جلسه دوم رفتارش ازین رو ب اون رو شده بود فک کنم م و شین بهش گفته بودن آدم باش! ولی فقط برا ی جلسه بود و آدم نشد که نشد!:دی

سر کلاس فیزیو تئوری یه حرف خیلی ناپسند درمورد خانوما زد..استاد خیلی خانومی کرد که چیزی بهش نگفت با اینکه خیلی عصبانی شده بود و تو کلاسای بعدیشم گفته بود من ب خاطر این مورد عصبی ام!من اگه جای استاد بودم مینداختمش بیرون!

حالا آداب پزشکی! بازم ی حرف زشت در مورد خانوما! و خب من هر حرفی میزدم مخالفت میکرد. اولش فکر کردم من حساس شدم اما بعدش بچه ها بهم گفتن این نون چرا گیر داده بهت فقط میخاد باهات مخالفت کنه؟!

خلاصه همه اینارو گفتم تا از کار زشتی که خودم امشب کردم بگم. کلاسای عمومی با رشته های دیگه قاطیه. یعنی اگه ده نفر هم کلاس منن ده نفر پرستاری ان ده نفر اتاق عمل و ... تو گروه کلاس ادبیات داشتیم در مورد کنسل کردن یک کلاس بحث میکردیم و کلاس ما و پرستاریا داشتیم به توافق میرسیدیم که هی این آقا سنگ مینداخت. واقعا هم اعصاب من و هم بقیه همکلاسیام خرد شده بود. یهو اومد نوشت: قصه چیو میخورین؟ منم جواب دادم:غصه! چند نفر خندیدن...سر حرفای مزخرفی که میزد جوابشو دادم و یه بار دیگه هم یه نفر دیگه ضایعش کرد.تازه بعد از تموم شدن بحث بود که فهمیدم چقدر کار زشتی کردم و باعث شدم جلوی اون همه آدم بقیه بهش بخندن.الان به من بگین این انتقام به جایی بود یا من زیاده روی کردم؟ مشکل اینجاست که آدم حساسیه..و من الان خیلی پشیمونم

بله به این میگن بی جنبگی در ترم اول